تا به حال اینقدر دلم برای خودم نسوخته بود!

نه میز دارم نه صندلی نه حتی پریز برق مناسب لندن! نشستم رو زمین و مشغول نوشتن توشه برای شما و برای خودم هستم. . این دومین روز هست که به لندن رسیدم و روزه رسیدم لندن و فردا باید برم سر کلاس دانشگاه و این وسط دارم به تعهدم به خودم عمل میکنم و توشه مغز این ماه را مینویسم. (در اینستاگرام کمی توضیح دادم)
فقط قبل از هر چیزی مجددا یادآوری کنم که توشه مغز ، برای این است که خوراک آموزشی مغزم را در هر ماه با شما به اشتراک بگذارم و الان نوبت رسید به توشه مغز مهر 1404 فقط قبل از هر چیزی از شما میخواهم که چند دقیقه وقت بگذارید و نوشته «توشه مغز من، پیشنهاد من نیست» را بخوانید که دچار سو تفاهم نشوید. یعنی آنچه من خواندم لزوما خوب نبوده و توصیهاش نمیکنم
کتابها
این ماه فقط چهار کتاب خواندم. نسبت به خودم کم بود اما نسبت به زمانی که داشتم واقعا زیاد بود. یک چهارم از آن را در سفر کاری به پرتغال بودم، یک چهارم مشغول جمع کردن و اسباب کشی و بقیه را هم در رفت و آمد و سر زدن به ایران و … به نظرم عملکرد بدی نبود.
۱) کتاب برگه تقلب مدیران
استاد عزیزم ژان بقوسیان همیشه چیزی برای یاد دادن دارد و کتاب برگه تقلب مدیران اون یک چکلیست بینظیر است. تقریبا برای هر قسمت نیاز به یک چکلیست داریم؛ در این کتاب ایدههای بسیار خوبی مطرح شده و من آن را برای همه مدیرانم تهیه کردم، اما باور دارم خواندن این کتاب بدون دیدن آموزشهای تکمیلی میتواند به ما توهم دانش بدهد. چون تیک زدن یک مورد ساده در یک چک لیست یعنی انجام کارهای بسیار بسیار بزرگ و سخت که نیاز به مهارت و تمرین دارد.![]()
![]()

۲) کتاب بحران آسایش!
نمیدانم خواندن سومین مرتبه کتابی که خودم مترجم آن هستم هم جزو توشه مغز حساب میشود یا خیر! اما باید بگوم که در میانههای آبان ۱۴۰۴ منتظر کتاب جدیدم که من و تهمینه قدیمخانی آن را ترجمه کردهایم باشید. در این کتاب «مایکل ایستر» از دید عجیبی به موضوع زندگی نگاه میکند و پاسخ بسیاری از مشکلات امروزه زندگی ما انسانها را میدهد. در بخشی از کتاب به نقل از دکتر جود بروئر میگوید: «من این تعریف ساده از اعتیاد را دوست دارم: ادامۀ مصرف به رغم عواقب نامطلوب» تعریف بسیار جالبی است در حالی که بسیاری از ما درگیر اعتیاد هستیم…

۳) کتاب آقای ریسک
کتاب آقای ریسک (نامههای بزوس): ۱۴ اصل برای رشد کسبوکارتان به روش آمازون که ترجمه کتاب The Bezos Letters: 14 Principles to Grow Your Business Like Amazon است را هدیه گرفتم، از چه کسی؟ احمد علیدوستی عزیز در سمیناری که در اصفهان داشتم او را دیدم و لذت بردم. این کتاب را شروع کردم به خواندن! کجا؟ در حال انتظار برای رسیدن نوبتم برای بازجویی از یکی از نهادهای مثلا امنیتی باری بازخواست کردن استوریهایم در مورد مهسا امینی. بسیار حس خوبی داشتم؛ چون درست موقعی که میخواستند مرا مضطرب ببینند، مشغول کتاب خواندن بودم!
نویسنده این کتاب Steve anderson استیو اندرسن نویسنده، مشاور و تحلیلگر کسبوکار است که بیش از ۳۵ سال در حوزهی فناوری بیمه و استراتژی رشد فعالیت کرده و عملا بهخاطر همین کتابش The Bezos Letters (آقای ریسک) شناخته میشود.

چیز جالب دربارهاش این است که او تا پیش از نوشتن این کتاب، هیچوقت با آمازون همکاری نداشت؛ فقط تمام ۲۱ نامهی جف بزوس به سهامداران را خطبهخط تحلیل کرد و از دل آنها ۱۴ اصل استخراج کرد که خودش میگوید:
«من فقط به زبان بزوس ترجمهاش کردم تا بقیه هم بتوانند بخوانند!»
و اما بعد از خواندن نیمی از آن وقفهای افتاد و این ماه کتاب را تمام کردم. درسهای اصلی این کتاب بسیار زیبا هستند اما بزرگترین برداشت من از کتاب تصمیم نوع یک و دو بود. تصمیمهای نوع یک آنهایی هستند که قابل برگشتند و نوع دو آنهایی که قابل برگشت نیستند. تصمیمهای نوع دو را باید دیگران بگیرند و نوع یک را با هم.
موضوع دیگر در این کتاب بحث مشتری محوری و داشتن صندلی مشتری بود. در بسیاری از کسب و کارها بعد از مدتی چیزی که فراموش میشود، مشتری است. باید این خلق و منش را در کسب و کارهای خودم همیشه زنده نگه دارم.
موضوع بعدی که برایم جالب بود دیدگاه روز اول بود: مشتری محوری، تردید به بازدارندهها، اشتیاق به پذیرش روندهای بیرونی و تصمیمگیری پر شتاب (کتاب را بخوانید متوجه میشوید)
در انتها بعد از خواندن این کتاب به این رسیدم که انگار به اندازه بزرگ شدنم ریسک نکردم و ریسکهای بزرگتری لازم دارم.
برای این که برای خودم مرور شود این ۱۴ اصل کتاب را اینجا تکرار می کنم:
Encourage “Successful Failure” – شکستهای موفق را تشویق کنید.
Bet on Big Ideas – روی ایدههای بزرگ شرط ببندید.
Practice Dynamic Invention and Innovation – اختراع و نوآوری پویا را تمرین کنید.
Obsess Over Customers – روی مشتری وسواس داشته باشید.
Apply Long-Term Thinking – بلندمدت فکر کنید.
Understand Your Flywheel – چرخهی شتابدهندهی خود را بشناسید.
Generate High-Velocity Decisions – تصمیمهای سریع و پرشتاب بگیرید.
Make Complexity Simple – پیچیدگی را ساده کنید.
Accelerate Time with Technology – با فناوری زمان را تسریع کنید.
Maintain Your Culture – فرهنگ سازمانی خود را حفظ کنید.
Focus on High Standards – بر استانداردهای بالا تمرکز کنید.
Measure What Matters, Question What’s Measured, and Trust Your Gut – آنچه مهم است را بسنجید، در سنجشها تردید کنید، و به شهود خود اعتماد داشته باشید.
Believe It’s Always “Day 1” – همیشه باور داشته باشید که روز اول است.
Think Differently About Risk – متفاوت دربارهی ریسک فکر کنید.
۴) کتاب پولسازی مثل کیمیاگری:
دن کندی را همیشه دوست داشتم. مخصوصا وقتی فیلمهای آموزشی او را میدیدم که وسط یک سمینار ویسکی را سر میکشد و با هیجان از دیجیتال مارکتینگ تدریس میکند. جزو برترینهای این حیطه بوده و همیشه چیزی برای یاد دادن به من داشته.
۵) کتاب نیک سرشت
خب باید با خودم صادق باشم! من برای هر کاری، تکرار میکنم هر کاری که کمی مهم باشد (یا دوستش داشته باشم) آموزش میبینم چون به نظرم سرمایه گذاری بزرگی است. من با برادرزادهام باربد زیاد ارتباط دارم و به خاطر همین چند اولویت دارم:
۱) به خودش و روند تربیتی و رشدش آسیب نزنم
۲) به دردش بخورم و مفید باشم
۳) بتونم همراه والدینش باشم
برای همین چند جلسه مشاوره از یکی از روانشناسان مجموعه پل گرفتم (بله ما از شرکتهای خودمان روانشناس میگیریم) و در خلال جلسات از کلی راهنمایی و ریزه کاری تربیتی استفاده کردم و البته کتاب نیک سرشت به من معرفی شد.

صادقانه وقت زیادی برای این کارها ندارم اما به دید یک سرمایه گذاری به آن نگاه کردم؛ که اگر الان خیلی از مشکلات تربیتی را به درستی هدایت کنیم، لازم نیست ده سال بعد روزها یا ماهها در بحثهای خانوادگی درگیر باشیم.
کتاب «نیکسرشت» (Good Inside) نوشتهی دکتر بکی کندی (Dr. Becky Kennedy) یکی از بهترین کتابهای تربیت فرزند برای دنیای مدرن است. کندی روانشناس بالینی است و روش او با بسیاری از آموزههای رایج روانشناسی و تربیت فرزند در تقابل است، او با یک فرض ساده اما انقلابی کتاب را پیش میبرد: «هم پدر و مادر و هم کودک، در اصل نیکسرشت (good inside) هستند.» همین یک جمله همهچیز را عوض میکند!
موقع خواندن کتاب فهمیدم به عنوان عمو چه خرابکاریهایی میکردم! سادهترین آن، گفتن «ترس نداره که» موقع پریدن از ارتفاع بود! با خواندن کتاب میفهمید که با همین تک جمله چه بلایی سر بچه میآورید.
اگر یکی یا چندتا از این نگرانیها را دارید کتاب برای شماست
- بچه لج میکند
- غذا نمیخورد
- دروغ میگوید
- فحش میدهد
- درگیر میشود
- حسودی میکند
- کارهای خطرناک میکند
- عصبی میشود
در پایان کتاب، کندی جملهای دارد که برایم ماندگار شد: «کودک به پدر و مادری نیاز ندارد که بینقص باشد، بلکه به پدر و مادری نیاز دارد که حاضر باشد رابطه را دوباره بسازد.» و فکر میکنم این جمله فقط دربارهی فرزندپروری نیست، دربارهی تمام رابطههای انسانی است.
والدین عزیز. جان من برای تربیت فرزندانتان سرمایه گذاری کنید.
راستش را بگویم بعد از این که درگیر بحث تربیت شدم (چند ماهی میشود) دیدگاهم تغییر کرده. همیشه میگفتم فحش دادن به پدر و مادر کسی کار خوبی نیست، باید به خودش فحش داد. الان نظرم عوض شده. 🤣🤣🤣
پادکستها یا مصاحبهها
۱) شبکه سازی و نودهای لازم
چقدر این ویدیو را دوست داشتم که رفیق من محمد علی محمدی (همخدمتی، همکار و رفیقم) به من معرفی کرد. سوالی که در این ویدیو گفته میشود این است که چندتا نود برای شبکه سازی لازم است و چقدر مهم است من آن لیدری باشم که شبکه را شکل میدهد! اگر به شبکه سازی علاقه مند هستید، حتما این ویدئو را نگاه کنید. این مقاله هم به شما کمک زیادی میکند.

۲) پادکست فیوز و فرگشت
اگر دوست دارید کمی با مفهوم فرگشت (تکامل) آشنا شوید، حتما پیشنهاد میکنم پادکست فیوز قسمت فرگشت – YouTube را تماشا کنید. احتمالا اگر به یک سری باور اعتقاد داشته باشید، کلافه و یا عصبانی خواهید شد اما به نظرم ارزشش را دارد.
به خودتان این شانس را بدهید. شاید با تفکر نقاد همه چیز تغییر کرد….

۳) برنامه اکنون دکتر وحدانی نسب و فرگشت
حالا که بحث فرگشت داغ هست، اجازه دهید برویم سراغ دکتر وحدانی نسب در قسمت 34 برنامه اکنون و کمی بیشتر با فرگشت آشنا شویم. البته من عاشق قسمتی شدم که اهمیت برتری تکنولوژی به فرهنگ را مطرح میکند. همچنین این شعر زیبا که:
تیغ برران در کف زنگی مست، به که نادان را فتد علمی به دست
اشاره شد که به همان اندازه که اطلاعات درست در اینترنت زیاد است اطلاعات غلط ده برابر بیشتر است و ما شدیدا نیاز به تفکر نقاد داریم.

۴) بلاگ مایکل ایستر
بعد از ترجمه کتاب بحران آسایش از مایکل ایستر به خود او علاقه مند شدم، اشتراک ماهانه بلاگ مایکل ایستر را خریدم و پادکستهای کوتاه اما جالبش را منظم گوش میکنم. بیش از ۱۰ مقاله و پادکست را خواندم و فکر میکنم دیگر لازم نباشد همه را لیست کنم. دوست داشتید نگاهی به بلاگ مایکل ایستر بیندازید.

۵) سخنرانی بکی کندی
در قسمت کتابها از کتاب نیک سرشت گفتم و خب احتمالا میدانید که من عادت دارم قبل از خواندن یک کتاب، با نویسنده آن آشنا شوم. به همین خاطر یک سخنرانی تد تاک از بکی کندی دیدم. شاید بشود گفت که در این سخنرانی عمده مطالب کتابِ گفته شده، البته به جز مثالها که عملا مهمترین قسمت کتاب هستند.

۶) پولدار شدن با ترید: چُراز
پولدار شدن با ترید، یکی از آرزوهایی است که این روزها بسیاری از مردم را بدبخت کرده. پادکست بینظیر چراز به این موضوع پرداخته در گفت و گویی با آقای گروس در مورد ترید صحبت کردند. و من عاشق این قسمت شم که میگویند:
اگر هم کسی راری را بداند که چطور میشود از بازارها پول هنگفتی به دست آورد و این راز را به دیگارن هم از سر خوش نیتی بداند، دیگر این راز کار نخواهد کرد چرا که بازار خود را اصلاح میکند.
نکته دیگری که در این پادکست قشنگ دیدم، بیان این بود که در یک پژوهش، افرادی که در کازینو (بعد از قمار) موفق میشوند 13 برابر کسانی است که در ترید موفق میشوند!
ترمینولوژیها
احتمالا میدانید که منظورم از ترمینولوژی چیست. اگر لازم است بگویید که یک مقاله مفصل در مورد آن بنویسم. منظورم واژه ها و کلماتی که دانستن معنا و مفهوم آن باعث ایجاد تغییر رفتار یا نگرش در من شده یا خواهد شد.
۱) استادی به جای مدیریت
تونی رابینز در سمیناری که ماه گذشته در آن شرکت کردم (و در توشه شهریور 1404 به آن اشاره کردم) جملهای گفت که حین مرور مطالب این ماه درگیرش شدم!
اکثر آدمها Manage می کنند در صورتی که Mastery راه نجات هست! تونی رابینز
«مدیریت کردن» یعنی کنترل موقتی شرایط؛ نگهداشتن وضع موجود تا از هم نپاشد. مثل وقتی که کسی زندگی یا کارش را طوری پیش میبرد که فقط «بد نگذرد». اما استادی (Mastery) یعنی فراتر رفتن از بقا و رسیدن به تسلط؛ یعنی نه فقط ادارهی شرایط، بلکه ساختن و هدایت آنها به سمت رشد. آدمهایی که فقط مدیریت میکنند، در اصل در حالت دفاعی زندگی میکنند، ولی کسانی که به مرحلهی استادی میرسند، در حالت خلق و پیشرفتاند.
در زندگی روزمره، تفاوت این دو واژه تقریباً در همهجا دیده میشود: ما سلامتمان را مدیریت میکنیم (قرص میخوریم، چکاپ میرویم)، اما به ندرت برای تسلط بر انرژی بدن تلاش میکنیم؛ روابطمان را مدیریت میکنیم (تا دعوا نکنیم)، اما کمتر به استادی در ارتباط فکر میکنیم؛ کارمان را مدیریت میکنیم (تا حقوقمان برسد)، اما کمتر برای تسلط در حرفهمان وقت میگذاریم. تونی رابینز هشدار میدهد که مدیریت فقط مانع سقوط است، اما استادی همان چیزی است که ما را از تکرار، از فرسودگی، و از زندگی در حالت بقا نجات میدهد.
خلاصه این حرف را شاید بتوان اینطور گفت. گویا خوب بودن کافی نیست، باید عالی باشیم.
۲) جایگزینی توسط هوش مصنوعی
هوش مصنوعی جایگزین شما نمیشود، اما کسی که استفاده میکند چرا…
هزار جا این جمله را شنیدم بنابراین نمیدانم که دقیقا کجا بود. جمله به ظاهر آرام بخش است و البته برای خودم با آن موافقم اما در واقعیت اینطور نیست. (حداقل برای خیلیها)
اگر دقیق نگاه کنیم، کمی سادهسازی خطرناک در خودش دارد. در واقع مسئولیت را کاملاً بر دوش فرد میگذارد، بدون آنکه نابرابری را در نظر بگیرد. این جمله فرض میکند که همه به ابزارها، آموزش و فرصت برابر دسترسی دارند و تنها تنبلی یا بیتوجهی است که باعث عقبماندن میشود. در حالی که در عمل، بسیاری از افراد در سازمانها یا نظامهای آموزشی گرفتار ساختارهایی هستند که فرصت استفاده مؤثر از فناوری را از آنها میگیرد. در چنین شرایطی، شعارهایی از این جنس بیشتر شبیه فشار روانی برای «جا نماندن» است.
اما اگر نگاه منتقدانه را کنار بگذارم و نگاه عملگرایی را انتخاب کنم، بدون شک راهکاری جز تسلط (Mastery) به هوش مصنوعی باقی نمیماند. مسلط شدن تا حدی که استاده بهره بردن از آن شوم.
۳) ROMO
در یک مصاحبه از کیلین مورفی، دیدم که از این عبارت استفاده شد. من به ندرت به سلبریتیها حسودی میکنم چون به جز قیافه هرچی آنها دارند من هم دارم :))
ولی اسکارلت جوهانسن کسی است که زیاد به او حسودیام میشود (به جز روی ماهش!) آن هم برای این ویدیو است که توضیح میدهد فقط سه روز اینستاگرام داشته! و دیگری کیلین مورفی که عملا با اصطلاحات و و رسانهها و … کاملا بیگانه است. به شدت این افراد از ذهن خودشان مراقبت میکنند.
من هم تا حد زیادی اینطور هستم، ولی نتوانستم مراقبت را صد درصدی کنم.
اما برگردیم به ROMO عبارت ROMO (Relief of Missing Out) در واقع نقطهی مقابلِ FOMO (Fear of Missing Out) است.
اگر FOMO یعنی اضطراب از دست دادن، ROMO یعنی آرامش از دست دادن.
در دنیایی که همه در حال نمایش لحظهها، موفقیتها و سفرهایشان هستند، بیشتر ما ناخودآگاه گرفتار FOMO میشویم؛ احساس میکنیم باید در همهجا حضور داشته باشیم، باید بدانیم چه کسی چه کرده و چه چیزی را تجربه کرده. اما ROMO یعنی رهایی از این نیاز دائمی به حضور. یعنی احساس رضایت از اینکه چیزی را جا انداختهای و اشکالی ندارد. همین الان که روز سومی است که به لندن آمدم، به این فکر میکنم که بقیه دوستانم در لندن کجا هستند و چه میکنند و من چرا نیستم! چه چیزی از دست دادم (البته خدایی نه به این شدت، جهت جو دادن گفتم) کسانی که در شهرها و کشورهای بهتر هستند چه؟ و این احساس از دست دادن واقعا وحشتناک است اما وقتی ROMO را تجربه میکنی، دیگر لازم نیست همهچیز را ببینی، همه را دنبال کنی یا در هر فرصتی شرکت کنی. آرامش عجیبی در این آگاهی هست که «نبودن هم انتخاب است»
انگار ROMO یک بلوغ ذهنی است که تصمیم میگیری به خودت بگویی:
آخیش! تمام شد! من دنبال هیچ چیزی نیستم و قرار نیست از چیزی عقب بمانم!
سفرها
این ماه به جز مهاجرت به لندن، سفری کاری تفریحی به پرتغال داشتم که پر از تجربههای خاص بود. اما سرفینگ یا همان موج سواری واقعا تجربه جالبی بود. به نظرم کسی که موج سواری نکرده اصلا اجازه ندارد از کلمه موج سواری (چه خبری، چه اجتماعی و چه سیاسی) استفاده کند. باید موج را حس کنی و ببینی که چه قدرتی دارد و چطور تو را به جلو میبرد یا اگر بلد نباشی، تخته ات را به صورتت میکوبد و نابودت میکند!
از موج سواری بیشتر نگویم که هیچ چیزی نمیتواند حسم را منتقل کند. باید آن را تجربه کنید. ماه گذشته در استرالیا موج سوارها را دیدم و واقعا دلم میخواست کنارشان باشم اما امکانش به لحاظ زمانی نبود. خوشبختانه این بار فرصت خوبی بود. به جز فوقالعاده بودن موج سواری، در حین موج سواری یک دوست عالی هم پیدا کردم: Elodie که وقتی از پادکستها، آخرین کتابهایی که خواندیم و علاقهمندیهایمان گفتیم باورم نمیشد که یک فرد اوکرانی – کارائیبی اینقدر با من شباهت داشته باشد (رشتی – ترک 🤣 هستم)
دورهها و سمینارها
این ماه فرصت دیدن دورههایی زیادی نداشتم و فقط دوره هوش مصنوعی آقای بقوسیان را دیدم که بیشتر جذابیتش برای من دیدن لیست وبسایتها و ابزارها بود. وگرنه جزئیات آن برای من بیش از حد طولانی بود (البته برای مخاطب اصلی شاید مناسب باشد، برای من طولانی بود)
بلاگها
این ماه دیوید دیدائو در بلاگ خودش غوغا کرد، دو مقاله عالی نوشت: یکی هوشهای چندگانه را زیر سوال برد (آرزو دارم همه معلمها آن را ببینند) و دومین مقاله در مورد نوروساینس یادگیری بود؛ درباره اینکه عمده چیزهایی که به عنوان ٍEducational neuroscience مطرح میشوند، موضوعاتی بدون پشتوانه علمی هستند.
جمع بندی
وقتی برنامه پرفشار این ماه را دیدم، خودم باورم نمیشد که این همه آموزش دیدهام و برای مغزم کلی خوراک فراهم کردهام. به خودم آفرین میگویم و باور دارم:
اگر کسی کاری را بخواهد انجام دهد راهش را پیدا میکند و اگر نخواهد، بهانهاش را…

سلام.وقتتون بخیر.
به وجودتون افتخار میکنم؛به اینکه دارید از تمام ظرفیت وجودیتون به نحو احسن استفاده میکنین کاری که دقیقا من برعکسشو دارم انجام میدم
کاش میشد روبروتون نشست و ازتون مشورت گرفت میدونم وقتتون پره و فرصتشو ندارین پس دعاکنید برام🙏🙏
خیلی عالی بود استاد
دوست دارم در مقابل تمام تردید هام و ترس هام و.. جمله آخرتون جلو چشمم باشه
اگر کسی کاری را بخواهد انجام دهد راهش را پیدا میکند و اگر نخواهد، بهانهاش را…
سلام پیام عزیزم
شما در چندسال گذشته شخصی بودین که بیشترین تاثیر مثبت رو روی من گذاشت جوری که خودم هم در مقادیر خیلی خیلی کوچیک برای دیگران تاثیرگذار بودم
شاید حتی این پیام رو نخونید اما ممنونم
چقدر این ROMO رو دوست دارم🧡
ممنون که توشهی مغز رو با ما هم به اشتراک میذارید ،کار جالبیه.
دمتون گرم که اینقدر منظم هستید💎
چقدر لذت بخشه که این همه منبع و کتاب و پادکست خوب و با کیفیت رو با ما به اشتراک گذاشتید، معرفی منابع خوب درست مثل یاد دادن ماهیگیریه!
میخوام دلی یکم پرحرفی کنم!! من به شدت درگیر FOMO هستم، فکر کنم این جنگ من باشه، شاید وقتی از پساش بر بیام تجربیات با ارزشی به دست بیارم، من کسی هستم که تا سن ۲۲ سالگی خود خواسته موبایل نداشتم، برای تماس از گوشی رهگذرا، مغازهها یا تلفن عمومی استفاده میکردم، تمام شمارههای مورد نیازم از دوستان و خانواده و … رو حفظ بودم و به طرز وحشتناکی تمرکزم بالا بود، طوری که مغزم موقع تمرکز نه تنها صداهای اطراف حتی ترددها، و تصاویر و مناظر رو حذف میکرد، همیشه با کمترین زمان ممکن بیشترین مطالب رو میخوندم و بازدهی تحصیلی خیلی بالایی داشتم… بعد اینکه به اصرار دوستانم یه گوشی خیلی معمولی گرفتم باهاش شروع کردم یادگرفتن برنامه نویسی… و اصلا تو مجازی نبودم؛ ولی یکم که گذشت به سبب پیگیری حوزههای مورد علاقهام و به خاطر روحیه اجتماعیم سریع تو فضای مجازی و کمکم واقعی تو کل دنیا دوستان زیادی پیدا کردم، با هم همکاری و تفریحات مشترکی داشتیم، و این ارتباط کمکم شد تعهداتی که الزام آوره و کارهای مشترکی که نیاز به حضور مداوم داره… باورم نمیشه منی که سالها بدون گوشی در آرامش زندگی میکردم الان بالاترین رکوردم ۳ روز بدون گوشی هست… دنیایی که تو مجازی ساختم جدی تر از دنیایی شده که تو واقعیت دارم و تقریبا از کنترلم خارج شده. راهکارهای زیادی رو دارم امتحان میکنم ولی وقتی سبک کار آدم تو مجازی خبر محور و محتوا محوره، و باید نسبت به رویدادها واکنش سریع داشته باشه حل این مساله کمی پیچیدهتره مرز باریکیه بین اینکه تا کجا واقعا برای جستوجو محتوا دارم زمان میذارم و از کجا به بعدش ولع اینه که چیزی از قلم نیفتاده و از کجا به بعدش کمالطلبیه که باید مطمئن شم همهچی رو دیدم و چک کردم و حالا مقاله و خبر و محتوایی که تولید میکنم یه چیز قابل استناد و موثقه… منی که این شغل اصلیم نیست و فقط از روی علاقه و دلی انجامش میدم برام چالشش بیشتر هم میشه.
راهکارهای زیادی هم برای بهبودش هست، اما نیاز به گرفتن تصمیمهای سخته، حس اینو داره که کسی که سالها مثلا تو فوتبال تحلیلگری کرده و موقعیت خوبی البته داوطلبانه و رایگان تو حوزه مورد علاقه اش داره یهو کلا این کار رو رها کنه چون باید همش تو سایتهای خبری مصاحبه و گزارش بخونه… ببخشید طولانی شد، به هر حال دغدغه جدی این روزای من برای تبدیل شدن به نسخه بهتری از خودم این موضوعه و خوشحالم از وقتی جدی شدم داره مطالب و محتواهای خوبی در این زمینه سر راهم قرار میگیره، این مسئله برای من یه چند ضلعیه که فقط یه ضلعش FOMO هست و ابعاد دیگه اش میتونه انتخاب یا تغییر مسیر شغلی، ریسک رها کردن یا حفظ کردن دستاوردها (برای دنبال کردن یک رویای واقعی و شاید هم یک سراب)، تغییر و خداحافظی با علایق، هرسِ اساسی دایره ارتباطات و دوستان و … باشه، هنوز تمام ابعاد مشکلم برام شفاف نیست، اما یکی یکی دارم هر ضلع رو بررسی میکنم. از بین همین حرفها توضیحات اتون گاهی یه جرقههایی تو سر آدم میخوره یا سرنخهایی دستش میاد که خیلی راهگشاست.
برای همین جدای از محتوای خوبش، این توشهها خیلی باارزشه، امیدوارم پرقدرتتر و پربارتر ادامه بدید!
بسیار الهام بخش بود و لذت بردم. به وجود افرادی مثل شما افتخار میکنم. پاینده باشید و برامون بیشتر بنویسید.
برای من اون بخش ROMO
خیلی جالب بود و واقعا یه برمینولوژی بود برای من
آدم های جدید مثل کندی اونم میرم دنبال کنم که بیشتر یاد بگیرم
چقدر خوشحالم که توشه تون رو باهامون به اشتراک گذاشتید برای من مفید بود و مطمئنم روی من اثرگذار خواهد بود و میتونم برای رشد خودم برنامه ریزی خوبی داشته باشم.
عالی بود ،کلی انگیزه گرفتم
چه حالی میده خوانش بین خطوط رو آدم یاد داشته باشه و از میان این نوشته ها نکات مخفی رو یاد بگیره😉👌
استاد عزیز ما هستی.
ولی باور کن انسان نیستی آخه چطوری اینهمه سفر و کار و مهاجرت ….. ذو انجام دادی.
شما بهتریند🥹🙏🏻❤️
اولین بار هست که توشه رو مطالعه میکنم و ایدهاش رو خیلی دوست داشتم و سعی میکنم توی زندگی شخصیم اجراییش کنم. در خصوص توشهی مهر ماه باید بگم بسیار آموزنده بود برام و دو تا نکته نظرم رو بیشتر از بقیه جلب کرد. از اونجایی که دارم خاله میشم و دنبال کتاب خوب توی حوزهی تربیت فرزند بودم کتاب نیک سرشت و سخنرانی بکی کندی برام جالب بود. نکتهی دیگه جملهی “استادی به جای مدیریت” بود. توی دورهی دگرگونی سایت بیشتر از یک نفر یه مفهومی از نسیم طالب رو بررسی میکنید به نام پادشکنندگی، مفهوم استادی منو یاد پادشکنندگی انداخت. ممنون که این تجربیات مفید رو به اشتراک میذارید.
لطفاً دوباره برایمان بنویسید
اولین بار هست که توشه مغز را خواندم و آشنا شدم. خیلی لذت بخش که فردی از لحظه لحظه هاشو بهترین استفاده رو کند.
بهترین ماه بنظرم موج سواری و جرات یادگیری آن. بود.
دست مریزاد بهتون استاد بهرامی
چقد میشه از شما یاد گرفت ،ممنونم از اشتراک گذاری این مطالب با ما ،در مسیر هدفتون موفق باشین .چقد کوتاه و پرمغز می نویسید ،دمتون گرم .الگو خیلی خوبی هستید برای من .خدا پشت و پناهتون .
استاد دمت گرم عالی 👍👏😍
خیلی جالب بود و آموزنده جناب بهرامپور، مثل تمام محتواهای خوبی که از ۸ سال پیش تاحالا ازتون یادگرفتم👌
من یک پسر ۵ ساله دارم و یکی از گزینه هام برای اینکه والد خوبی باشم، کتاب نیک سرشت بود.
وقتی دیدم شما اون رو تایید میکنید، از بین گزینه های دیگه اون رو می خرم.
ممنون از وقتی که گذاشتید، ایده خوبی برای مرور هست من هم یاد گرفتم که اجرا کنم
بازم ممنون.🙏
👏🏻👏🏻👏🏻 آدم کِیف می کنه
در واقعه یه پیشنهاد امکانش هست لینک ها و سورس هایی که می زارین بعد از یک بار زدن روش فیلد نشه و امکان مجدد استفاده از لینک مربوطه باشه مکلا لینک پل داخل سایت که شدم مجدد خواستم برسی کنم لینکش در صفحات توشه می نبود
سوال اصلی: چطور این همه مطالعه دارین؟ من یدونه کتاب به زور میتونم بخونم و پیاده سازی کنم؟؟
آخ جون یه توشه مغزی دیگه😍 لطفا اگر شد یه راه ایمیلی بذارید ایمیلامونو وارد کنیم هر وقت منتشر شد یه نوتیف بیاد برامون. سپاس
من هر دفعه از دیدن توشه تون ذوق میکنم چون هم تشویق میشم کتابای بیشتری بخونم و به منابع بیشتری سر بزنم و هم اکثر مواردی که میگید واقعا به درد زندگی شخصی منم میخوره و این برام خیلی ارزشمنده انگار مثل یه دایره المعارفید که کافیه هر ماه مراجعه کنم و ماه بعدمو بچینم😁 چند موضوع جالب گفتید که یکیش یه خبر خیلی خفنه، مونده بودم با این همه آدم کتاب مشترک داشتید چرا با اصل کار که خانوم قدیم خانی بودن نداشتید. ایشون یک انسان بی نظیر و بیشترازیکی هستند و کتابی زاییده ی فکر و ایده شما و ترجمه و منش ایشون باشه دو آدم اهل دانش و کتاب و رشد جون میده برای خوندن. 😍😍واقعا بی صبرانه منتظرم لانچ بشه امیدوارم در اسرع وقت بتونم تهیه کنم. در مورد هوش مصنوعی، راستش این بخش برام خیلی مهم بوده نمیدونستم که استاد بقوسیان دوره هوش دارن. من استفاده های زیادی از هوش میکنم مثلا اگر یه وبلاگ دلخواه مثل توشه شما وبلاگی بذاره بهم پیغام میده تو تلگرام که فلان وبلاگ مقاله جدید داره، هر چند ممکنه از سایت هم ایمیل بیاد که اکثر مواقع اسپم میشه اوندفعه مثلا از دست دادم. به نظرم میتونید حتی ریزبین تر بشید، این حوزه خیلی فراتر از اونچه شده که فکر میکنید. مفهوم ROMO هم که بی نظیر بود.کیف کردم حقیقتا. واقعا ممنونم بابت این توشه پربار. دمتون گرم. مرسی که اینقدر خفنید. 😍
سلام
اولین بار از هوش های چند گانه خود شما تو ایران استفاده کردین و شما باعث شدین که انقدر فراگیر بشه تو ایران و هنوز هم که هنوز شما دوره های تو سایت تون دارین در مورد این درواقع شما دارین فعلا با دوره های زرد پول در میارین و تا بتونین تو لندن مطالب علمی یاد بگیرین چه خوبه که اول از دوره های خودتون شروع کنین و اونا حذف کنین از سایت تون
در مورد نوروساینس هم شما تو اکثر دوره هاتون دارین ازش استفاده میکنین و به زبان ساده توضیح میدین که سیستم سرد چیه سیستم داغ چیه و هی میگین که تا زمانی که مغزتو نشناسی چطوری میخوای زندگی کنی در واقع باز شما خودتون هستین که از نوروساینس تو آموزش هاتون مثل قارچ استفاده میکنین تا دوره هاتون رو بفروشی و تمام این دوره هاتون هنوز تو سایت تون هست و با قدرت داری دوره های آبکی زرد رو میفروشی که بتونی تو لندن ادامه تحصیل بدی یه خورده انسان شرافت داشته باشه به نظرم خیلی بهتره
دوره تند خوانی مگه علمی هست که هنوزم تو سایت تون داره به فروش میره و کلی دوره دیگه که توسط خودتون داره تدریس میشه تو صفحه تبلیغ دوره هاتون هم که زدی آموزش ها بر اساس نوروساینس هست
درود بر شما
خداقوت
بسیار ممنونم از وقتی که برای نوشتن و درج ابن محتوای ارزشمند در این مقوله فرمودید.به شخصه استفاده کردم و از تمام کتابها و رفرنسها و ترمینولوژی یادداشت برداری کردم ولذذذذت بردم🤩🤩🤩🤩
سلام مرسی حقیقتا عالی بود
اگه میشه هر ماه یه همچین چیزی برامون بذارید مرسی
خیلی ایده دهنده بود، اولین بارم بود می خوندم.
خودش که ایده ی جالبی بود، یه جور بازبینیو بازنگری برای خود آدم می شه و اشتراک اون هم خود آدم رو به هیجان میاره و اکثر موارد خط مشی برای مریدان هم میشه. دنبال یه راه گریز و تغییر همه جانبه توی زندگی م هستم.
تازه با شما آشنا شدم، مطمئنم الهام بخش من خواهید بود.
نگرش تون به زندگی کل نگرِ و دقت و توجه به جزئیاتی که در راستای ماموریت و رسالت تون باشه براتون معنی داره.
با لحن صمیمانه و رسمی در جای درست خودتون دارید قدم برمیدارید مصمم.
احساس تکلیف روشنی می ده.
دلی نوشتم🍁🍂
آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل بشیند🍁
لعنتی چطوری این همه کار انجام دادی تو یک ابر انسانی من ۱۲ ساله باهات آشنا هستم و عاشقانه دوستت دارم
من به تازگی تصمیم گرفتم کسب و کاری راه بندازم، ۷ سالی هست که از مقطع دکتری فارغ التحصیل شدم و مدام از این شاخه به آن شاخه پریدم، تا یک روز جرقه ای در ذهنم روشن شد. آن جرقه را دنبال کردم، و در این راه با چند متخصص دیگر مشورت کردم، و معتقد بودند راهی ته قبل از من ۳ نفر دیگه رفتن و شکست خوردن دو من نباید دوباره برم. برای من کمالگرا خیلی سخته که پا روی شنیده های منفی بزارم، اما بقول شما باید انجامش بدم، بهانه برای انجام ندادن زیاده.
من هم دوره یادگیرنده حرفه ای رو دیدم و هم دوره سایبورگ. نمیفهمم اقای بهرامپور چطور این همه رو خونده؟؟
لطفا شفاف سازی کنید ممنون
سلام. چه چیزی شفاف نیست؟
درود و مهر
بسیار از مطالب آموزنده و مفیدی که ارائه کردید ، آموختم .برقرار ومانا باشید.
من از بچههای استادی ۷ هستم و تمام دوره ها و اموزش هاتون رو دیدم و میبینم.
و از استوری هاتون حتی یادداشت برداری و هضم تجربه میکنم.
فقط میتونم بگم افتخار میکنم که شما مربی و الگوی من هستید همین…🌱
همیشه قدردانتون بودم و خواهم بود🫶🏼
با سلام و وقت بخیر
بسیار عالی و ممنون بابت ارسال توشه
از جمله آخر کیف کردم
درود بر شما. تنها کسی که بهش غبطه میخورم شما هستید.
موفقیتهایتان روزافزون
من میخوام توشه ماه قبلمو بگم
کتابها:
کتاب Noah Kagan – Million Dollar Weekend
این کتابو به پیشنهاد Ali Abdaal یکی از یوتیوبرهای معروف پاکستانی که کارآفرین هم هست و تحصیلاتش تو دانشگاه کمبریج بوده این کتابو خوندم.
پادکستاشم به صورت مرتب دنبال میکنم از جمله:
-How I use AI as an Entrepreneur
-My honest to someone who wants financial freedom
خوشحالم آدمای خفنی از خاورمیانه هم داریم.
کتاب چرا افغانستان برای ایران مهم است؟
کتاب Head First Python
کتاب نامه ای برای وقت هایی که حالم خوب نیست.
مستندها:
مستند گاندی
مقالات که به درد عموم ممکنه بخوره:
The danger of single story
TED:
The danger of single story
حتما اینو ببینید خیلی باحاله. اگر دوست داشتید.
.
دوره ها:
همه تخصصی حوزه خودم شاید به درد عموم نخوره همشو نمیگم ولی دوره عمومی کورسرا ممکنه مفید باشه:
The Science of Well-Being
فعلا فقط اوایلشم.
آفرین بهت که نوشتی و بهت افتخار میکنم و البته حسودی.
الان می فهمم بعضیها میگن ما بهت حسودیمون میشه یعنی چی! ما که اهل آموزشیم اگه یه آموزشی رو ببینیم که ندیدیم قشنگ احساس FOMO میگیریم.
موفق باشی.
ممنونم آقای بیشترازیک😍😍🙏🏼 من غش میرم وقتی به کامنتای من توجه میکنید🤭🤭سپاس.
شما هم موفق باشید. البته بیشتراز من. چون خیلی چیزا ازتون یاد میگیریم. امیدوارم بالاخره به اون برنامه مفصلی که میگید برسید و مطمئنم میرسید و تغییر خلق میکنید 🌝
سلام و عرض و ادب و احترام و ارادت به شما بزرگوار که اینگونه در بیداری و آگاهی ما از هیچ تلاشی دریغ نمیکنید وجودتون باعث افتخار همه ی ماست انشالله که مسیرتون برای ادامه و رشد روز افزون همیشه هموار باشه و همیشه در اوج ببینیم شما رو ،من که لذت بردم فایل ضبط شده نقادانه شما رو نگاه کردم عالی و کم نظیر بود خودمم روحیه ی این چنینی دارم و چقدر لذتبخش بود برام ،سپاس بیکران از شما عزیز بزرگوار که ما رو آگاهتر میکنید 💌
چه کار قشنگی
توشه ماه قبل من بیشتر باز آموزشی بود برای تولید محتوا تو شاخه ای که بیست سال دارم کار میکنم و برای تولید پادکست دوره های ویژه کلی استاندارد را دوباره خوندم و با هو مقایسه کردم .
من هم برونل فوق گرفتم چند سال تو اونجا بصورت مهمان تدریس کردم اگر تو لندن کمک خواستین یا سوالی داشتین بم پیام بدین
چقدر عالی. خیلی متشکرم از شما. باعث افتخارید
موجب افتخار هستین