همانطور که در تعریف توشه مغز گفتم، تصمیم بر این شد که خوراک آموزشی مغزم را در هر ماه با شما به اشتراک بگذارم و الان نوبت رسید به توشه مغز شهریور 1404 فقط قبل از هر چیزی از شما میخواهم که چند دقیقه وقت بگذارید و نوشته «توشه مغز من، پیشنهاد من نیست» را بخوانید که دچار سو تفاهم نشوید.
کلا از نظر من این ماه نمره بالایی به لحاظ مطالعاتی ندارد چون واقعا مطالعه کمی داشتم اما به لحاظ آموزشی و البته انگیزشی و تغییر نگرش نمره خوبی به خودم خواهم داد.
توشه کتابی:
این ماه سه کتاب بود که شانس این رو داشتم که آنها را بخوانم
کتاب استعارههایی که با آن زندگی می کنیم:
لیکاف و جانسون این کتاب را در سال 1980 نوشتند اما مطمئنم فکرش را نمیکردند که من با چه هدفی آن را مطالعه کردم. کتاب تاب «استعارههایی که با آن زندگی میکنیم» (Metaphors We Live By) نوشتهی جرج لیکاف (George Lakoff) و مارک جانسون (Mark Johnson) یکی از کتابهای خاص در علوم شناختی و زبانشناسی است.بیشتر جنبه روانشناسی دارد و البته صادقانه خواندن انگلیسی آن دشوار است (برای غیر انگلیسی زبانها) و خواندن فارسی آن بیمعنا
حرف کلی کتاب استعارههایی که با آن زندگی میکنیم این است:
دنیا را چطور میبینی؟ دنیا برای تو شبیه به چیست؟ یک رقص یا، جنگ یا زندان؟ اگر آن را رقص ببینی با مشکلات با انعطاف و ظرافت تعامل میکنی و اگر جنگ ببینی منتظری با رویدادها بجنگی و اگر زندان، منتظری دوران محکومیتت تمام شود!
در حقیقت کمک این میکند بفهمیم چطور زبان ناخودآگاه ما را برنامهریزی میکند و نویسندگان باور دارند که که تغییر زبان (استعارههایی که برای چیزهای مختلف استفاده میکنیم) میتواند تغییر رفتار و نگرش بیاورد. شاید 90 درصد مطالب کتاب به درد من نخورد اما ایده اصلی کتاب برای من این بود که:
استعارههایی که برای شناخت یا تعریف هر چیزی استفاده میکنیم، نحوه درک و نحوه برخورد ما با آن چیز را تعیین میکند
کتاب تنها بیپروایان پایدارند:
چه لذتی دارد کتابهای قدیمی خواندن! کتاب «Only the Paranoid Survive» نوشتهی اندرو گرو (مدیرعامل افسانهای اینتل) یکی از کتابهای کلاسیک مدیریت است. این کتاب به فارسی به اسم «تنها بیپروایان پایدارند» یا «تنها بدگمانان زنده میمانند» ترجمه شده. اما اگر من مترجم بودم با این ترجمه راحتتر بودم! معنای دقیقترش همان «فقط آدمهای همیشه نگران دوام میآورند» است.
البته قطعا ناشر میگفت: شما نمیخواد در مورد اسم پیشنهاد بدی!
در این کتاب اندی گرو میگوید هر کسبوکاری در طول عمرش با نقاط عطف استراتژیک (Strategic inflation point) روبهرو میشود؛ لحظههایی که تغییرات تکنولوژی، رقبا، یا بازار همهچیز را دگرگون میکنند. در این لحظهها اگر واکنش درست ندهید، شرکت سقوط میکند.
من عاشق یک جمله از کتاب شدم و چون کتاب به سادگی در دسترس است، فقط به همین جمله از کتاب بسنده میکنم:
فرض کنید همه مدیران را اخراج کنند و تیم جدیدی را جایگزین شما کنند، آن تیم جدید چه کاری خواهند کرد؟ خب همین الان آن را انجام بدهید.
البته حیفم میآید این سوال را هم در ذهن شما ایجاد نکنم:
«اگر امروز یک رقیب بخواهد ما را نابود کند، چه کار میکند؟»
کتاب بیش از حد قدیمی است! بنابراین اگر یادگیرنده سایبورگ نباشی ممکن است تعاریفی مثل اینترنت چیست واقعا شما را اذیت کند اما من از خواندن کتابهای قدیمی واقعا لذت میبرم.
کتاب رسیدن به فروش بیش از حد:
دن پریستلی در کتاب رسیدن به فروش بیش از حد این ایده را مطرح میکند که بهترین برندها و بیزینسها آنقدر تقاضا ایجاد میکنند که عرضهشان کفاف نمیدهد. بهجای اینکه برای مشتریان دنبالرویی کنند، این مشتریان هستند که برای خرید رقابت میکنند. تمام هدف کتاب این است اما برای شخص من اصلیترین نکات عملکرد ما پس از کمپین بود.
مثلا ما در بیشتر از یک رکوردهای بسیار جالبی را در هر کمپین میزنیم اما در پایان کمپین عملکرد خود را نشان نمیدهیم. این درس بزرگی برای من بود.
البته مطالب زیادی از این کتاب یاد گرفتم که بیشتر جنبه جزئیات دارد.
پادکستها و مصاحبهها
انرژی هستهای و جمهوری اسلامی
راستش از رسانه چُراز واقعا ممنونم که در یک ویدیو بسیار کامل به سوال بسیار عالی ذهنی من پاسخ داد:
چرا جمهوری اسلامی با وجود این همه دردسر دنبال انرژی هستهای است؟
پاسخ این سوال را از زبان اسناد منتشر شده اسرائیل و با تفسیر چراز میتوانید در چرا ایران به بمب اتمی نرسید؟ روایت هستهای از انقلاب تا برجام مشاهده کنید
کار خیر با سروش صلواتیان
دوستان خوب، دوستان خوب معرفی میکنند. چند روز پیش با دوست قدیمی و عزیزم ستاره بنیادی در مورد انجام کار خیر در سیستان و بلوچستان با مبلغ جمع آوری شده از وبینار سایبورگ صحبت میکردیم که من را با سروش صلواتیان آشنا کرد. مثل همیشه قبل از فالو کردن کسی، اول یک FBI CHECK انجام میدهم تا مطمئن شوم خوراک مغزم چه کسی است و با دیدن پادکست فیوز سروش صلواتیان کیف کردم. فیوز ۴۳ با سروش صلواتیان | هر کس که ردپا نداره… انگار که پا نداره اینقدر لذت بردم و به عنوان کسی که تجربه مختصری در انجام کارهای اینچنین دارد میبینم که باید خیلی خیلی بیشتر لذت این کار را به زندگیام اضافه کنم.
آینده هوش مصنوعی و سایمون سینک
در مصاحبه استیون بارتلت با سایمون سینک با عنوان Simon Sinek: You’re Being Lied To About AI’s Real Purpose! We’re Teaching Our Kids To Not Be Human! بسیار عشق کردم! سایمون سینک با اعتماد به نفس همیشگی خودش از آینده هوش مصنوعی و بشر گفت و من هم در خبشی از صحبتهای مربوط به هوش مصنوعی در «وبینار سایبورگ» از آنها یاد کردم. شاید جذابترین حرف سایمون سینک برای من بیان تفاوت مسیر و مقصد destination vs journey بود:
هوش مصنوعی برای ما همه کار میکند، کتاب مینویسد، مقاله ویراش میکند و حتی میگوید که چطور اختلافتان را حل کنید یعنی شما را به مقصد میرساند اما اگر خودتان این مسیر را طی میکردید به انسان دیگری تبدیل شده بودید. یعنی شما میتوانید به واسطه هوش مصنوعی یک نویسنده باشید اما کسی که خودش کتاب را نوشته واقعا انسان متفاوتی است از کسی که کتاب به اسمش است!
ترمینولوژی و جملات قشنگ:
در جلسهای که برای مجموعه روانشناسی پل با دوست و شریک عزیزم مهدی اسکندری داشتم، مهدی جملهای گفت که عاشقش شدم. مهدی گفت در مصاحبه استخدامی از کارمندانش میپرسد آیا این جمله را میفهمی؟ اگر بله توضیح بده:
پیگیری تا حصول نتیجه
واقعا عاشق این جمله شدم، اصلا پیگیری بدون حصول نتیجه معنی ندارد! از آن جملههایی بود که به مغزم چسبید.
جمله دوم این ماه مربوط به جیسون فلدین بود که می گفت : The fastest way to get rich? Work your ass off for free. سریعترین راه پولدار شدن؟ انجام یک کار رایگان است!
کلا تناقض جالبی است در دنیا، برای رسیدن به بسیاری از چیزها باید کاملا برعکس آن را انجام بدهی.
دورهها و سمینارها:
دوره چهار روزه تونی رابیز در کلن آلمان
خب امسال بالاخره بعد از 7 سال نوبت رسید به شرکت در سمینار Unleash the power within یا همان آزاد کردن قدرت درون از آنتونی رابینز. بیش از هر چیزی به دید یک برنامه هیجان انگیز به آن نگاه میکردم تا یک برنامه آموزشی و دوست داشتم تحت هر شرایطی به آن برسم . در اینستاگرام بیشتر از یک مفصل در مورد آن گفتم اما با یک جمله از این برنامه عجیب و غریب که بعضی روزها تا ۱۱ ساعت طول میکشید میگذرم:
Love your family but choose your peer
عاشق خانوادهات باش اما همنشینانت را انتخاب کن
سمینار مارک انگلز در سیدنی استرالیا
مارک انگلز هم تجربه جالبی بود، قهرمان پارالمپیک سیدنی در دوچرخه سواری، بیزینسمن، خیّر، شراب ساز ورزشکار، سخنران و فاتح اوروست بدون پا! البته رسیدن به من استرالیا از آن سر دنیا (امریکا) واقعا وحشتناک و سخت بود و تقریبا یک در 6 روز بیش از صد ساعت در پرواز بودم! اما همین دو ساعت حضور در سمینار مارک انگلز یادآوری خوبی برای من بود. یکی از اسلایدهای ارائه شده در وبینار ارتش تک نفره را با شما اینجا به اشتراک میگذارم.

مهمترین دستاورد من از این سمینار در سیندنی استرالیا؟ خودم را بیشتر به چالش خواهم کشید!
سفرها:
شهریور 1404 دو سفر برایم داشت.
سیدنی استرالیا و کلن آلمان. در سیدنی جذابترین لحظه برایم قدم زدن با دکتر علی صاحبی روی پل هاربور بود و البته هزاران نکتهای که یاد گرفتم و چند روز اقامت در خانه جواب فروزاننژاد و مریم. خیلی چیزها در ذهنم در استرالیا تغییر کرد اما این سفر کوتاه بیشتر برایم خاطره داشت.
کلن آلمان هم برایم بسیار جالب بود هم به از این نظر که در سمینار تونی رابینز شرکت کردم و هم این که نگرشم نسبت به مردم آلمان تغییر کرد (البته سارا که همراه دوچرخه سواری من در کلن بود گفت ما استثنا هستیم و آلمانیها واقعا اینقدر مهربان نیستند!) هم قدم زدن روی پل عشاق در حالی که به رودخانه با شکوه راین نگاه میکنم و آهنگ «چشمم به اون خونهس» از ابی گوش دادن داره.
سارا می گفت ما در کلن اگر جایی بیش از بیست دقیقه با دوچرخه راه داشته باشد را دور میدانیم و معمولا به آنجا نمیرویم! چقدر همه چیز نسبی است! بیست دقیقه با ماشین هم در خیلی از شهرها نزدیک حساب میشود.
شهریور 1404 برای مغزم توشهای کم مطالعه اما پر از تجربه داشت. از خودم ممنونم برای این که بیشتر از یک نفر بودم
استاد عالی بود واقعا فکرشم نمی کردم اینقدر سخاوتمند باشید که یادگیریهاتون رو به ما هم بگیدو البته کلی حسودی کردم برای این که اینقدر سفر میرید و ماهی که کم کتاب خوندید سه تا کتاب سخت خوندید. مرسی
خیلی خوشحالم که دوست داشتید. اینطوری برای خودمم بهتره
چقدر این عملکردتون برای من پر از درس و لذت بخش بود و ازتون سپاسگزارم که سخاوتمندانه برامون نوشتید و در اختیار قرار دادید و حتی اجازه دادید گاهی به ذهنیتهای شما هم سرک بکشیم🌹🙏ازتون میخوام این روند در صورت امکان ادامه دار باشه🙏🙏🙏
سلام و عرض ادب
از محبت بیکران شما که بدون چشمداشت و رایگان در اختیار ما قرار میدهید، صمیمانه سپاسگزارم.
یک خواهش دارم؛ لطفاً این وبلاگ همیشگی باشد و ماهبهماه ما را از علم ارزشمندتان بهرهمند کنید.
پیگیری تا حصول نتیجه
اینو خیلی دوست داشتم، خیلی عمیقه
خیلی ممنون از اشتراک گذاری تجربه هاتون.
ممنونم استاد واقعا عالی آموزنده و جذاب بود
اینقدر جذاب بود که منو تا اخر صفحه کشوند
نت برداری کردم با اجازتون ممنونم
جناب بهرامپور شما آرزوهای مارو زندگی میکنین. بودن افرادی مثل شما افتخاره این سرزمینه. بدرخشید.
سخاوت شما به عنوان تاثیر گذارترین استاد دنیا برای من خیلی تحسین برانگیز هست 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹